ریشههای شکلگیری پیام در مدل موزائیکی بکر
در سال
۱۹۶۸ بکر مدلى را براى نشان دادن فراگرد ارتباط طراحى کرد که در آن، مسئلهٔ عوامل و ریشههاى شکلگیرى پیام در فرستنده، توضیح داده شده است. او مىگوید: 'بسیارى از کنشهاى ارتباطى (communication acts) از عناصرى شکل مىگیرند که ناشى از بیش از یک وضع اجتماعى است. بهعنوان مثال پیام مىتواند از برنامهاى که اخیراً از تلویزیون دیدهایم و یا مطالعهاى که چند سال دربارهٔ آن موضوع کردهایم و یا هر نوع زمینهٔ قبلى دیگرى ریشه گرفته باشد.'بکر براى توجیه این مطلب مثال زیر را ارائه داده است:'من جریان قتل مارتین لوتر کینگ را براى اولین بار از دهان رانندهٔ اتوبوس وقتى به سوى یک هتل براى شرکت در یک سخنرانى انتخاباتى به شیکاگو مىرفتم شنیدم. راننده مىگفت که ممکن است امشب رئیس جمهور به خاطر این واقعه از تلویزیون سخنرانى کند. از خودم پرسیدم ممکن است قتل لوترکینگ در وقایع مربوط به ویتنام تأثیر داشته باشد. در طى دو روز بعد چه در تالار هتل و چه در کنار میز اطلاعات، بارها شاهد گفتوگوهاى میهمانان هتل دربارهٔ این واقعه بودم. در آن مدت یک برنامهٔ تلویزیونى را دیدم که بحث و جدلهاى سیاهپوستان و سفیدپوستان را در این مورد نشان مىداد. همچنین یک فیلم تلویزیونى که مربوط به آتشسوزىهاى عمدى و شورش سیاهان بود دیدم. خبر و رپرتاژ کامل واقعهٔ قتل لوتر کینگ را در رومههاى شیکاگو خواندم و روز دوم از پنجرهٔ هتل شاهد حملهٔ گروهى از سیاهپوستان به یک فروشگاه بودم. آنها بهعنوان اعتراض شیشهٔ ویترین مغازه را شکستند. همچنین با مردى ملاقات کردم که مىگفت باید در انتظار خرابکارى و آتشسوزىهاى عمدى سیاهپوستان در نقاط مختلف کشور باشیم. دربان هتل را دیدم که تمام درهاى ورودى هتل به جز یک در را قفل مىکرد. شب هنگام با دیگر مسافران هتل به این بحث پرداختیم که آیا در وضعیت موجود، خروج از هتل براى خوردن شام داراى امنیت خواهد بود یا خیر؟اینها فقط قسمتى از مجموعهٔ پیامهائى بود که در طى آن دو روز دریافت کردم در بسیارى از موارد نه تنها در معرض این پیامها قرار مىگرفتم بلکه در برخى از موارد در فشار پاسخگوئى به این پیامها نیز بودم و سرانجام مجبور به خلق پیام شخص خود در این مورد شدم. در عین حال بسیارى از این پیامها بهصورت حشو و زاوید بود و مقدارى از آنها نیز با محتواء یکسان و شکلهاى مختلف تکرار مىشد و من به تدریج پاسخهاى یکسان خود را در برابر افراد مختلف و بحثهاى گوناگون مربوط به قتل لوترکینگ مىشنیدم و سرانجام به این ترتیب پیام شخصى من در این مورد شکل گرفت.' (Berlo,
1968,p16)بکر این مجموعهٔ پیامهاى دریافتى منبع را که ریشههاى پیام او را تشکیل مىدهد مرکب از واحدهاى پیام (message bits) مىداند. این واحدها در مدل او بهصورت استوانهها یا موزائیکهائى (cube or mosaic)، نشان داده شده است که هر استوانه ذخیرهکننده یک واحد اطلاعات و مجموعهاى از چند واحد اطلاعات، لایهاى از اطلاعات (the layer of information) را تشکیل
مىدهد.همانطور که در مدل زیر ملاحظه مىشود برخى از این استوانهها بسته هستند (که در تصویر بهصورت استوانههاى سیاه نشان داده شده است). این استوانهها نشانهٔ اطلاعاتى هستند که به دلایل مختلف قابل استفاده براى فرستندهٔ پیام نیست. سایر لایهها و استوانهها نمایندهٔ منبعهاى اطلاعاتى قابل دسترس هستند. بکر در این مدل، پیچیده بودن باور نکردنى ارتباط را بهعنوان یک فراگرد متغیر که دائم در حال تغییر در هستهٔ مرکزى است نشان داده است. او در این مدل، گوناگونى ارائهٔ پیام را نیز مطرح کرده است. یعنى در برخى از اوضاع، گیرندهٔ پیام ممکن است در مقابل فراوانى واحدهاى اطلاعاتى قرار گیرد و در مواقع و اوضاعى دیگر فقط با تعداد کمى از واحدهاى اطلاعاتى روبهرو
باشد.از دیدگاه بکر تفاوتهاى فردى نیز در دریافت پیامها مؤثر هستند. بهنظر او برخى از افراد مىتوانند مقدار زیادى اطلاعات را درک کنند. در حالى که گروهى از مردم با بسیارى از اطلاعات بیگانه خواهند بود. تفاوتهاى مردم در مواجه شدن با یک پیام یکسان ناشى از عوامل مختلفى است. بهعنوان مثال رابطهٔ آدمها با پیام، گاهى اوقات ناشى از چند شرط مفرد و تنها است و برخى اوقات حتى به رویدادهاى دوران گذشتهٔ زندگى گیرندهٔ پیام مربوط مىشود. برخى از این رابطهها منتج به تمرکز برروى یک پیام خاص خواهد بود در حالى که در مواردى دیگر ممکن است تمرکز برروى تعداد زیادى از واحدهاى اطلاعاتى منتشر شده باشد که این امر ناشى از رابطهٔ بین پیام گرفته شده و انبوه اطلاعاتى است که قبلاً دریافت کرده و بهصورت تصاویر و رویدادهاى پشت صحنه در میان موزائیکهاى مدل اطلاعاتى او قرار
دارد.بکر در مورد مدل خود اضافه مىکند که علاوه بر روابط بین واحدهاى اطلاعاتی، روابط داخلى خاصى نیز وجود دارد که نمىتوان آنها را در مدل نشان داد. او در این مورد مىگوید که ممکن است یک موزائیک بهعنوان یک واحد اطلاعاتى از طریق اجتماع به فرد برسد و موزائیک دیگر ناشى از اطلاعات خصوصی، شخصى و درونى گیرنده
باشد.موزائیکهاى درونى این استوانه، داراى آنچنان روابط پیچیدهاى هستند که قابل نشان دادن در یک مدل نیستند ولى آنچه مسلم است استوانهٔ بزرگ و اصلى پیامساز یک انسان، مجموعهٔ بىشمارى از واحدهاى (bits of sensory data) اطلاعاتى حسى است که بهطور مستقل و یا از رابطه با اطلاعاتى که منشاء فیزیولوژیکى دارد در کنار هم قرار گرفتهاند.
درباره این سایت